تقدیم به منصوره ام

اگه خوندید نظر بدید.خوب یا بد.....انتقاد ازاده

تقدیم به منصوره ام

اگه خوندید نظر بدید.خوب یا بد.....انتقاد ازاده

۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۸ ثبت شده است

قلم در شراب زدو تو را کشید  پروردگارت را درود....

همسر مهربانم امروز که اینرا برایت می نویسم شش سال است که در کنار تو و با تو بوده ام...شش سال من در تو زندگی کرده ام....در تو زندگی کردن نعمتی است که خداوند بر من عطا کرده است و من انرا بیش از هرچیز در زندگی ام پاس میدارم...لحظه ها و عمر به سرعت میگذرد با همه بدیها وخوبیهایش با همه خوشی ها ونا خوشی هایش...هیچکدامشان ماندگار نیستند...فقط انچه هست ان کسی است که این لحظه ها را در کنار تو بوده است....

منصوره عزیزم...از اینکه در کنارم هستی و مرا عاشقانه دوست میداری ازت ممنونم...

واما بهترین کادوی عمرم را من امروز از تو گرفتم...کادویی که فکرش را نمیکردم اینگونه بهم بدی....این کادو با تمام کادوهای عمرم فرق دارد....این کادو مادی نیست....این کادو ثمره یک عشق ماندگار است...

شاید اگر روزی میخواستم بهترین خبر زندگی ام را خودم انتخاب کنم هر چیزی میگفتم جز خبر پدر شدنم را..

من پدر شدم...پدر شدن هزار معنا دارد....یعنی دیگر باید تو را دوبار دوست بدارم

راستش بیشتر برای تو خوشحالم....خوشحالم از اینکه میبینم تو هم خوشحالی و دل تو دلت نیست....امروز پنجره جدیدی از زندگی بروی من و تو باز شد....امروز دیگر من ان ناصر قبل از این خبر نیستم.وتو ان منصوره قبل از این خبر نیستی....اما برای من تو در پشت همه گذر سال و مادر شدن همان منصوره لاغر اندام مو مشکی با چشمان براق هستی که در روز اول دیدمت....ان دختر شیطون و بانمک...و هزار سال هم بگذرد ان چهره را فراموش نمیکنم ان چهره است که اعماق وجودم نقش بسته است...نه امروز نه فردا و نه هیچوقت...و من تو را با ان چهره زیبا شناختم...و عاشق ان چهره معصوم شدم...

منصوره عزیزم از خدا میخوام بچه من وتو یکی باشه مثل تو چشماش بشه تو نگاهش بشه تو عطر تنش بشه تو...موهاش بشه تو....اصلا همش بشه تو...چون میخوام هر وقت نگاهش کنم یاد تو بیوفتم...

 

منصوره عزیزم مرسی که هستی و با بودنت به من زندگی دوباره میدی....مرسی

 

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۸ ، ۲۲:۱۹
ناصر هستم